ارشیداارشیدا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات خورشید زندگی ما

کیک تولد 3 و2 ماهگی عشق کوچولوم

عزیز ریزه من دیرور برات 2 تا کیک خوشکل درست کردم الان توی یخچاله تا مراحل اخر تزیینش تمام بشه .تولد 2 ماهگیتو به خاطر بابایی که همش سفر بود نگرفتیم اما امشب که بابایی از تهران میاد جشن تولد 2و3 ماهگیتو با هم (البته با 2 تا کیک)میگیریم.خیلی دوست دارم کوچولوی من عاشقتم......
22 ارديبهشت 1393

شیر خوردن ارشیدا و شیطونیاش

عزیزم وقتی گرسنت میشه شروع به ناله میکنی و دهنتو جوری جمع میکنی که انکار از قحطی اومدی و با سرت دنبال شیشت میگردی و بعد تا دارم برات شیر درست میکنم شروع به خوردن مچ دستای توپولت میکنی. بعد تا شیشه رو تو دهنت میذارم میخوای با دوتا دستای خشکلت اون بگیری ولی هنوز نمیتونی و گاهی خودت شیشتو اشتباهی از دهنت میندازی بیرون بعد با سرت دنبال شیشت میگردی و شروع به اعتراض میکنی.خلاصه خیلی شیرین شدی....
21 ارديبهشت 1393

تعطیلاتم تمام شد

عزیز دلم امروز 13 فروردین 93 است و تعطیلات نوروز داره تمام میشه گرچه امسال ما جایی نرفتیم و تماما مشغول رسیدگی به شما بودیم اما امسال بهترین روزا رو داشتیم چون شما کنارمون بودی و ما الان یه خانواده کامل هستیم.
13 فروردين 1393

دل نگرانیها

عزیزم شما با وزن 2700 به دنیا اومدی.1ماهگی 3600 بودی اما الان یه مدته که خوب شیر نمیخوری فقط به عنوان تنقلات شیر میخوری اونم خیلی کم و این باعث نگرانی من و بابایی شده .......
10 فروردين 1393